راهش
مرجع تخصصی اخبار حقوقی ایران و جهان

جرم توهین و فحاشی و مجازات آن

توهین در لغت به معنای خوار کردن، سبک داشتن، خواری و خفت آمده است. و توهین به دو دسته ساده و مشدد تقسیم می‌شود و تفاوت توهین و افترا در قانون مجازات اسلامی ذکر شده است.

جرم توهین و فحاشی و مجازات آن

قطعا برای شما هم پیش آمده است که در کوچه و خیابان یا در روابط افراد با یکدیگر متوجه توهین و فحاشی شده‌اید. جرم توهین و فحاشی یکی از رایج‌ترین جرایم در بین مردم است. از آن جایی که حیثیت و آبروی افراد محترم است و هرکس دوست دارد که از تعرض به حیثیت و آبروی او خودداری شود لذا قانون گذار نیز دراین مورد توجه لازم را داشته است و برای توهین و فحاشی افراد به یکدیگر مجازات‌هایی تعیین کرده است.

ما در این نوشتار قصد داریم تا شما را با جرم توهین و مجازات‌های آن آشنا نماییم.

منظور ازتوهین چیست؟

توهین در لغت به معنای خوار کردن، سبک داشتن، خواری و خفت آمده است.

توهین دارای انواعی است توهین ساده و مشدد تقسیم می‌شود.

توهین ساده

منظور از توهین ساده بی‌احترامی و خوار کردن طرف مقابل است بدون اینکه آن شخص مقام خاصی داشته باشد و یا دلیلی بر تشدید مجازات توهین کننده وجود داشته باشد.

توهین مشدد

بعضی اشخاص به اعتبار مقامشان از اهمیت زیادی برخوردارند و لذا بی‌احترامی به آن‌ها مجازات سنگین‌تری دارد مثل فحاشی نسبت به رییس جمهور یا مقامات عالیه.

مصادیق توهین مشدد

توهین به رهبری قبلی و فعلی، که مجازات آن طبق قانون حبس از شش ماه تا دو سال می‌باشد. این نوع توهین غیرقابل گذشت است. (ماده ۵۱۴ قانون مجازات اسلامی)
توهین به کارکنان و مقامات دولتی ایران در حین انجام وظیفه و با توجه به سِمَت آن‌ها، که مجازات آن سه تا شش ماه حبس و یا ۷۴ ضربه شلاق و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی است. (ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی)
توهین به مقامات سیاسی خارجی، که مجازات آن یک تا سه ماه حبس می‌باشد. برای تحقق این نوع جرم اولا توهین باید علنی باشد، دوما در قانون آن کشور خارجی این توهین جرم باشد، سوما فرد توهین شونده حتما شکایت نماید. (ماده ۵۱۷ قانون مجازات اسلامی)
توهین به مقدسات اسلام و یا هریک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س)، که اگر مشمول حکم سب النبی باشد موجب اعدام است، در غیر اینصورت مجازات آن حبس از یک تا پنج سال می‌باشد. (ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی)

مجازات توهین

ماده ۶۰۸ قانون مجازات در این زمینه مقرر می‌دارد:

«توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک، چنانچه موجب حد قذف نباشد، به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود».

ممکن است توهین مصداق قذف واقع شود که مجازات‌های زیر را به دنبال دارد:

ماده ۲۴۵- قذف عبارت است از نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگر، هرچند مرده باشد.

ماده ۲۴۶- قذف باید روشن و بدون ابهام بوده، نسبت دهنده به معنای لفظ آگاه و قصد انتساب داشته باشد گرچه مقذوف یا مخاطب درحین قذف از مفاد آن آگاه نباشد.

تبصره- قذف علاوه بر لفظ با نوشتن، هر چند به شیوه الکترونیکی نیز محقق می‌شود.

ماده ۲۴۷- هرگاه کسی به فرزند مشروع خود بگوید: «تو فرزند من نیستی» و یا به فرزند مشروع دیگری بگوید: «تو فرزند پدرت نیستی» قذف مادر وی محسوب می‌شود.
ماده ۲۴۸- هرگاه قرینه‌ای در بین باشد که مشخص گردد منظور قذف نبوده است، حد ثابت نمی‌شود.

ماده ۲۴۹- هرگاه کسی به دیگری بگوید: «تو با فلان زن یا با فلان مرد لواط کرده‌ای» فقط نسبت به مخاطب، قاذف محسوب می‌شود.

ماده ۲۵۰- حدّ قذف، هشتاد ضربه شلاق است.

ماده ۲۵۱- قذف در صورتی موجب حد می‌شود که قذف شونده در هنگام قذف، بالغ، عاقل، مسلمان، معین و غیر متظاهر به زنا یا لواط باشد.

تبصره ۱- هرگاه قذف شونده، نابالغ، مجنون، غیر مسلمان یا غیر معین باشد قذف کننده به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود لکن قذف متظاهر به زنا یا لواط، مجازات ندارد.

تبصره ۲- قذف کسی که متظاهر به زنا یا لواط است نسبت به آنچه متظاهر به آن نیست موجب حد است مثل نسبت دادن لواط به کسی که متظاهر به زنا است.

ماده ۲۵۲- کسی که به قصد نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری، الفاظی غیر از زنا یا لواط به کار ببرد که صریح در انتساب زنا یا لواط به افرادی از قبیل همسر، پدر، مادر، خواهر یا برادر مخاطب باشد، نسبت به کسی که زنا یا لواط را به او نسبت داده است، محکوم به حدّ قذف و درباره مخاطب اگر به علت این انتساب اذیت شده باشد، به مجازات توهین محکوم می‌گردد.
ماده ۲۵۳- هرگاه کسی زنا یا لواطی که موجب حد نیست مانند زنا یا لواط در حال اکراه یاعدم بلوع را به دیگری نسبت دهد به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم می‌شود.

نکته قابل توجه این است که توهین جرم قابل گذشت است و وقتی از نظر قانون یک جرم قابل گذشت محسوب می‌شود، یعنی شروع و ادامه‌ی تعقیب و رسیدگی و اجرای مجازات آن جرم، منوط و وابسته به شکایت شاکی وعدم گذشت وی است.

توهین نسبت به مردگان

ماده ۳۰ قانون مطبوعات دراین زمینه مقرر می‌دارد:

«هرگاه انتشار مطالب مذکور در ماده فوق راجع به شخص متوفی بوده ولی عرفاً هتاکی به بازماندگان وی به‌حساب آید هر یک از ورثه قانونی می‌تواند ازنظر جزایی یا حقوقی طبق ماده و تبصره فوق اقامه دعوی نماید.»

اثبات جرم توهین

«ادله‌ی اثبات جرم عبارت است از اقرار، شهادت، علم قاضی و قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی.»

از مهم‌ترین مواردی که به اثبات جرم کمک می‌کند، شهادت شهود است. اگر در هنگام وقوع توهین افرادی حضور داشته‌اند که می‌توانند با قطعیت اتفاقات پیش آمده را نزد قاضی و در دادگاه شرح دهند، می‌توان از گواه آن‌ها در اثبات جرم توهین و فحاشی استفاده نمود.

علم قاضی نیز می‌تواند در اثبات توهین تاثیرگذار باشد و می‌توان از مدارک و مستندات محکمه پسندی که موجود است، در جهت افزایش آگاهی علم قاضی سود برد. مواردی همچون تحقیقات محلی، اظهارات مطلع و گزارش ضابطان از این نوع مدارک است.

همچنین فیلم، عکس، صوت، پیامک، چت، اسکرین شات و مواردی از این دست دلیل قطعی نیستند. اما می‌توان آن‌ها را به عنوان اماره (کمک به علم قاضی) به دادگاه ارائه نمود.

تفاوت توهین و افترا در قانون مجازات اسلامی

افترا بر اساس ماده ۶۹۷ بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی، عبارت است از نسبت دادن جرمی به دیگری، به‌گونه‌ای که نسبت‌دهنده نتواند درستی استناد و ادعای خود را ثابت کند. مانند این که فردی در تارنمای خود ادعا کند که فلان شخص معروف، مرتکب جرم اختلاس شده است.

حال اگر نتواند اثبات کند که آن شخص اختلاس کرده، به‌لحاظ وارد کردن تهمت ناروا به دیگران، به‌عنوان مفتری (کسی که به دیگری تهمت زده است) قابل تعقیب خواهد بود.

تحقق جرم افترا مستلزم این است که اولاً عملی که به شخص بزه‌دیده نسبت داده می‌شود، در زمان انتساب به‌موجب قانون جرم‌انگاری شده باشد، ثانیاً نسبت‌دهنده، این کار را با آگاهی و اراده انجام دهد و به نادرستی انتساب خود علم داشته باشد.

اگر اشخاص در مقام دادخواهی و طرح شکایت نزد مراجع رسمی مانند دادگستری، جرمی را به دیگری نسبت دهند و نتوانند ادعای خود را ثابت کنند، تنها درصورتی به اتهام افترا قابل تعقیب هستند که معلوم شود با علم به مجرم نبودن طرف شکایت و صرفاً به قصد هتک آبروی او اقدام به طرح شکایت کرده‌اند.
لزوم صراحت الفاظ در معنای توهین
به کار بردن الفاظ بی‌سواد و مزدور، مصداق بزه توهین تلقی نمی‌شود.

نمونه رای توهین

شماره دادنامه قطعی: ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۲۲۰۰۴۹۲ تاریخ دادنامه قطعی: ۱۳۹۳/۰۴/۲۱

رای دادگاه بدوی
در مورد اتهام آقای ع. الف. به هویت پرونده مبنی بر توهین موضوع کیفرخواست مورخه ۱۶/۰۹/۹۲ صادره از دادسرای عمومی ناحیه ۳ تهران؛ دادگاه با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می‌گردد.

که حسب شکایت مطروحه تحقیقات و گزارشات معموله از ناحیه مراجع ذیربط ماحصل ماجرا بدین نحو می‌باشد که طرفین از اساتید دانشگاه صدا و سیما هستند.

و فرزند شاکیه در نزد متهم مشغول تحصیل بوده و به علل نامعلومی فی‌مابین اختلاف و منتهی به اهانت گردیده و در ازای آن متهم بیان داشت جواب حرف‌های شاکی را داده است.

دادگاه بنابه مراتب و با توجه به اقاریر تلویحی متهم در مراحل تحقیق مجرمیت مشارالیه به نظر دادگاه محرز و مستنداً به ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی و ناظر به ماده ۱۹ ن۱۳۹۲ النهایه متهم فوق‌التوصیف به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی صادر و اعلام می‌گردد و رأی صادره حضوری است و ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل اعتراض به مرجع تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.

رئیس شعبه ۱۰۴۲ دادگاه عمومی جزایی تهران – الوندی

رای تجدید نظر
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. ص. به وکالت از آقای ع. الف. نسبت به دادنامه شماره ۹۲۰۱۱۶۱ مورخ ۳۰/۱۱/۱۳۹۲ صادره از شعبه محترم ۱۰۴۲ دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن حکم به محکومیت آقای ع. الف. به اتهام توهین موضوع شکایت آقای م. ی. به پرداخت مبلغ یک میلیون ریال جزای نقدی صادر گردیده است.

نظر به این‌که متهم در دفاعیات خود در مرحله بازپرسی اعلام داشته است: در مقابل اظهارات آقای ی. که بیان نمود بی‌سواد و مزدور من هم مجبور شدم همین کلمات را به خودش برگردانم هرچند مشارالیه در جلسه دادگاه اتهام توهین را قبول نکرده است لکن الفاظ به کار رفته صریح یا ظهور در معنی توهین ندارد زیرا لفظ بی‌سواد صریح در معنای توهین نیست و معنای مزدور نیز به معنای مزدبگیر می‌باشد.

و این الفاظ صریح و ظهور در توهین ندارند علاوه بر این مطابق قانون استفساریه نسبت به کلمه توهین، اهانت یا هتک حرمت، از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین و… عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و یا ارتکاب اعمال و انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص موجب تخفیف یا تحقیر آنان شود.

و باعدم ظهور الفاظ توهین تلقی نمی‌گردد و از آنجا که تجدیدنظرخواه (ع. الف.) حسب اظهارات خودش در مرحله بازپرسی و مطابق مفاد لایحه وکیل خود فقط لفظ بی‌سواد و مزدور را که ادعا دارد توسط تجدیدنظرخوانده با این الفاظ به وی خطاب نموده است به تجدیدنظرخوانده برگردانده است و مرتکب هیچ اعمال و انجام حرکاتی نگردیده است.
بنابراین عبارت مذکور از مصادیق بزه توهین نمی‌باشد، لذا با وارد دانستن تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه و مستند به جزء یک بند ب ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی تجدیدنظرخواسته نقض و مستند به بند الف ماده ۱۷۷ قانون مذکور حکم بر برائت متهم صادر و اعلام می‌گردد. رأی صادره قطعی است.

رئیس شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه

حیات‌مقدم – مرادی

۵/۵ - (۲ امتیاز)
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.