معنی حقوقی کلمات ( غ )
غائب Absent
(فقه) درمعانی ذیل بکارمى رود: الف- غائب ازجلسه دادرسی. درهمین معنى است که میگویند: الغائب على حجته. (ماده ۱۶۴ آئین دادرسی مدنی) وصفحه ۷۲۱- ۷۴۳ جامع الشتات.
ب- کسیکه ازمحل…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ع )
عادت Coutume
الف- تکرارعمل درمورد یک فرد (عادت فردى) یا یک اجتماع (عادت اجتماعى یا مشترک) وغیره را گویند خواه اینکه درمورد عادت اجتماعى تمام یا اکثر افراد آن اجتماع، آن عمل را انجام…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ظ )
ظاهر
(فقه) الف - هرگاه درمقابل ((اصل)) استعمال شود عبارت است از هر امریکه بطور ظنى دلالت برچیزى (در قلمرو زندگى قضائى) نماید خواه اصحاب دعوى براى اثبات یا دفاع بآن استناد نمایند یا نه،…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ط )
طبیب قانونى Medtcine legale
علمی که موضوع آن طرز رسیدگى به آثار و نشانه هاى بزه و کشف آن و شناسائى بزهکار است.
طبریه
(فقه) درهم طبریه را گویند. (رک. درهم طبرى)
طبریه خفیفه
(فقه) درهم…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ض )
ضابط
بلوک را بچند ناحیه تقسیم کرده و براى هر ناحیه اداره اى بعنوان اداره ناحیتى تاسیس و رئیس آن اداره (که نماینده وزارت کشور در آن ناحیه بود) را ضابط یا مباشرمیگفتند که بتصویب نائب…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ص )
صاحب
در لغت بمعنی ملازم شخص یا چیزى را گویند. و بمعنى مالک مال است وبمعنى اداره کننده قوم یا انسان یا حیوان یا مالى را گویند مثلا امیر لشکر را صاحب جیش گویند. دراصطلاحات ذیل بکار رفته…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ش )
شاذ
رک. خبر شاذ
شاذ مردود
رک. خبر شاذ
شاذ مقبول
رک. خبر شاذ
شارژ دافر charge d، affaire
رک. کاردار
شارع
در اصطلاحات فقهى مرادف قانونگذار و مقنن مى باشد.
شاکى
کسیکه از دست دیگرى…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( س )
ساباط
(فقه) سقفى است بین دو دیوار یا دوبناء واقع در دوست یک معبر عمومى یا اختصاصى. بدیهى است که در زیر آن معبر وجود دارد.
سابق
(فقه - مدنى) برنده در مسابقه را گویند. رک. سبق و رمایه…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ژ )
ژران دافر Gerant d، affaire
(مدنی) دراصطلاحات حقوق مدنى فرانسه بکسى گفته میشود که ازطرف غیرو بحساب او و بدون اخذ نیابت و نمایندگى از او کارى انجام دهد. این عمل را Gestion d، affaire…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ز )
زارع
در قانون اصلاحات ارضى ۱۹- ۱۰- ۴۰ زارع کسى است که مالک زمین نیست و بادارا بودن یک یا چند عامل زراعتی شخصأ ویا به کمک افراد خانواده خود در زمین متعلق به مالک مستقیما زراعت مى کند و…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ر )
راى
(فقه) اصطلاح قدیمى قیاs که در صدر اسلام بکار مى رفته است. (دادرسى مدنى) در دادرسى مدنى رأى تعریف نشده است وماده ۱۵۴ آئین دادرسى مدنى فقط در مقام بیان رأى در امور ترافعى است نه در…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ذ )
ذاتى
(فقه) هر ماهیت مرکب داراى اجزائى است که ازآن اجزاء فراهم مى آید وهر یک ازآن اجزاء را ذاتی آن ماهیت نامند یعنى آن جزء داخل در ذات آن ماهیت است چنانکه عقد، ماهیتى است مرکب از ایجاب و…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حفوقی کلمات ( خ )
خادم
(آئین دادرسى مدنى) نوکر- کلفت- باغبان- منشى - مباشر و متصدى امور و مانند اینها. دهقان ملک کسى مشمول عنوان بالا نیست. عنوان خدمه دولت در ماده ۱۵۶ قانون جزا بکار رفته است ولى منظور…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( ح )
حابس
(مدنی- فقه) حبس یکنوع ازعقود احسان است نظیر وقف و با آن فرق دارد همانطورکه وقف کننده را واقف مى گویند حبس کننده را حابس مى نامند. (رک. حبس)
حاجیات
(فقه) هرعمل وتصرفى که انسان براى…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
معنی حقوقی کلمات ( چ )
چك
(تجارت) نوشته اى است كه بموجب آن صادر كننده چك وجوهى را كه نزد ديگرى دارد كلا يا بعضا بنفع خود يا ثالث مسترد مى دارد (ماده 310 قانون تجارت ايران)
چك بسته
(تجارت) چكي است كه…
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...