مردم به درستی از کسانی که مطالب حقوقی می نویسند انتظار دارند ساده بنویسند، از کلمات قلمبه سلمبه استفاده نکنند و بجای لغات عربی، واژه های فارسی به کار ببرند.
از قدیم گفته اند حرف حساب جواب ندارد، اما لازم است به این نکته هم توجه داشت که علم حقوق هم مانند هر علم دیگر ترمینولوژی خاص خودش را دارد که برای فهم صحیح از مطالب حقوقی ناگزیر باید با این ترمینولوژی آشنا بود.
نوشتن یک متن حقوقی با متنی که نویسنده آن تلاش می کند با استفاده از واژه های عربی و به ظاهر فنی خود را حقوقدان معرفی کند بسیار متفاوت است و البته تشخیص این گونه از نوشته ها از متون اصیل حقوقی هم نیازمند علم و دانش حقوقی است.
بنده قصد دارم من بعد در صورت توفیق به توضیح و شرح کد هایی که به مرور به صورت فرمول درآمده و در محاورات حقوقی مورد استفاده قرار می گیرد و در واقع بخشی از ترمینولوژی حقوقی است و موجب آشنایی دوستان با متون حقوقی می شود اشاراتی داشته باشم.
“الحق لمن غلب”
معنی ساده این عبارت آن است که حق با کسی که غالب است. یعنی کسی که از سلطه قانونی برخوردار است. هر چند ممکن است این سلطه با واقع مطابقت نداشته باشد.
مانند اینکه شخصی به موجب نوشته از شما طلبی داشته که شما در سررسید مقرر طلب او را پرداخت نمودید، اما آن نوشته همچنان در دست او باقی مانده است.
قانون از دارنده سند کتبی یا همان نوشته حمایت می کند با اینکه اخلاقا او حق مطالبه ندارد حقوق و اخلاق برغم مشابهت تفاوت های بسیاری دارند.
نوشته: پرویز رضایی
حق با خان خانان است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟