ماجرای اسیدپاشی یک زن به همسرش
پرویز رضایی سردفتر اسناد رسمی تهران در کانال تلگرامی خود با عنوان خاطرات دفترخانه ماجرای عجیبی را به شرح زیر منتشر کرده است:
امروز مرد میانسالی با یک خانم که ظاهراً مسن‌تر از او به نظر می‌رسید برای تنظیم دو سند یکی وکالت طلاق از طرف مرد به زن (حق طلاق با مرد است با این حال در اینگونه پرونده‌ها که مرد از اقدام زن برای انجام طلاق اطمینان ندارد و ضمنا می‌خواهد از مزایای طلاقی توافقی استفاده کند به ناچار از زن مطالبه وکالت در طلاق می‌کند) و دیگری یک فقره رضایت نامه که طبق توافق قرار بود شوهر به همسرش بدهد به دفتر آمدند.
رضایت نامه مبنی بر اینکه شوهر یعنی شاکی در پرونده کیفری در اعلام شکایت از خانم خود اشتباه کرده و از او شکایتی ندارد. برای تنظیم رضایت نامه از طرفین پرسیدم پرونده آن‌ها در چه مرحله و شعبه و مجتمع قضایی مطرح است؟
مرد گفت: بخاطر اسیدپاشی از همسر و خواهرزاده او و مرد دیگری که با آن‌ها مشارکت داشته شکایت کردم و همه آن‌ها در دادگاه کیفری به مجازات حبس محکوم شده اند.
برای مرتکب اصلی یعنی زنی که در ارتکاب جرم مباشرت داشته (و در واقع خواهرزاده خانم مراجعه کننده است) پنج سال حبس و راکب موتور سیکلتی که مرتکب اصلی در پشت او سوار موتور بوده و همسر شاکی هر کدام به عنوان معاونت در جرم به مجازات دو سال و یک ماه حبس تعزیری تعیین شده است. از توضیحات انها و صحبت‌های رد و بدل شده معلوم شد خانم در ابتدا به اتهام روابط نامشروع علیه شوهرش شکایت کرده و بخاطر تبرئه او در دادگاه تصمیم می‌گیرد تا از او انتقام بگیرد.
برای این کار با تطمیع و تحریک خواهرزاده خودش که دختری معتاد است او را وادار می‌کند تا با همدستی با مردی دیگر که دوست او بوده صبح که در حالی که مرد برای مراجعه به محل کارش از منزل خارج میشده ظرفی را که قبلا داخل انرا اسید سولفوریک با غلظت بسیار بالا پر کرده به طرف او پرتاب کند که خوشبختانه مرد متوجه شده و مانع از تماس مستقیم اسید با صورت خود می‌شود. ضمن اینکه همان تماس غیر مستقیم و حرارت زیاد اسید سولفوریک موجب آسیب مرد در ناحیه صورت او می‌شود.
وقتی علت رضایت شوهر را نسبت به همسرش پرسیدم سرش را پایین انداخت و بعد از سکوکتی کوتاه گفت اقا تا چند روز دیگر قرار است برای یکی از دخترانم خواستگار بیاید در ان صورت وقتی از مادرش پرسیدند به انها چه باید بگویم، بگویم مادرشان زندان است؟!
واقعیت این است که در این شرایط نا بسامان تغییرات و تصویب مداوم قوانین و مقررات و اضافه کردن تشریفات زاید و بی‌فایده برای ایجاد موانع بیشتر به منظور جلوگیری از رشد آمار عجیب و غریب طلاق دردی را دوا نمی‌کند همچنانکه تشویق جوانان به ازدواج و فرزندآوری نه تنها قاتق نان نیست که قاتل جان است.
پ. ن در اخر به پیشنهاد من و با توجه به اقرار آقا در رضایت نامه به اینکه در شکایت از همسرش دچار اشتباه شده و متعاقبا امکان طرح شکایت از طرف زن نسبت به همسرش به عنوان افتراء زن طی یک فقره اقر ار نامه اظهار و اقرار داشت که همسر او در طرح شکایت علیه وی سوء نیتی نداشته و از این بابت حق طرح هر گونه شکایت و ادعایی را در اینده از خود سلب و ساقط نمود.