نارضایتی خانم از ارثی که برای همسرش باقی میگذارد
پرویر رضایی سردفتر اسناد رسمی در کانال شخصی خاطره ای به شرح زیر منتشر کرده است:
روز شلوغی بود صدای همکارانم که به مراجعان تذکر میدادند از ماسک استفاده کنند مرتب شنیده میشد.
خانم مسن، ریزه میزه و محجبهای که باتر و فرزی از لای بقیه خودش را داخل دفتر کار من انداخت توجهم را جلب کرد. در حالی که معلوم بود پلهها را به سختی بالا آمده با خنده ملیحی سلام کرد و گفت آقا میتوانم سوالی بکنم؟
از او خواسته تا قدری بنشیند و نفسی تازه کند بعد از مکثی کوتاه گفت: آقا مشکل من اینه که اسم شوهرم تو شناسنامه من هست اما اسم من تو شناسنامه اون نیست!
گفتم: خوب مشکل چیه؟
گفت: آقا بیست و پنجساله شوهر من رفته هیچ سراغی هم از من نگرفته بعد هم با یک خانمی ازدواج کرده الان هم چندتا بچه داره دخترش داره ازدواج میکنه!
حالا اینها را ولش کن اصلن کار خوبی کرده منم تو این بیست و پنج سال هر جا دلم خواسته رفتم سالی چند بار سفر کربلا و مشهد میرم…! مشکل من اینه که اسم شوهرم تو شناسنامه من هست اما اسم من تو شناسنامه اون نیست! گفتم: خوب مشکلش کجاست؟
گفت: میخواهم بدانم حالا اگه من بمیرم او از من ارث میبره؟
گفتم: معلومه
گفت: آخه من سی سال کارمند دولت بودم کار کردم حقوق بازنشستگی میگیرم دو تا خونه دارم زندگی دارم هیچ کدام از اینها مال شوهرم نیست! یعنی اگر من بمیرم شوهرم از اموال خود من هم ارث میبره؟ گفتم: خوب معلومه دیگران از اموال ما ارث میبرند. قرار نیست که ما اموالمان را با خودمان ببریم!
گفت: یعنی چقدر ارث میبره؟
گفتم: علی القاعده چون شما فرزند مشترکی ندارید و وارث شوهر شماست نصف اموال را او به ارث میبرد.
با تعجب پرسید: حالا اگر او زودتر از دنیا بره چی میشه؟
گفتم: خوب در ان صورت بخاطر فرزند داشتن اقا و ازدواج مجدد او سهم شما یک شانزدهم از اموال اقا بیشتر نیست…
گفت: تازه او که چیزی نداره…حالا من باید چکار کنم؟
گفتم: راستش بخاطر همین حرفها هم که شده توصیه میکنم تو این عمر باقی مونده بجای نگرانی از اموالت بعد از مرگ بیشتر از زندگیت لذت ببری و خوش باشی تا حداقل خدایی ناکرده حسرت زده از دنیا نری!